به من تلنگر زد، حسابى اى آقاسرودِ زيباىِ ... دههْ نودى هابه من تلنگر زد، ذكرِ لبِ اونهامن و ادب كردى، با ادبِ اونهاببخش و برگردون، من و به اون روزاكه حس كنم بازم، كنارتم آقايه مو سفيدم كاش، كه رو سفيدِت شمنگو به من ديره، بذار شهيدِت شمدُرُسته من پيرم، يه پيرِ جا ماندهبا جون و دل ميگم، سلام فرماندهبه دل شرر مانده، خون به جگر ماندهديده به در مانده! سلام فرمانده
+ نوشته شده در شنبه چهاردهم خرداد ۱۴۰۱ساعت 11:33  توسط سعید تاجیک | دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 126 تاريخ : شنبه 14 خرداد 1401 ساعت: 22:48